پنج شنبه , ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
خرید فالوور اینستاگرام خرید لایک اینستاگرام

مرضیه آذرافزا: نزدیکی هاشمی رفسنجانی به اصلاح طلبان موجب ناراحتی صدا و سیما شده است

عضو حزب توسعه ملی ایران اسلامی گفت: آقای هاشمی رفسنجانی در نیروهای سیاسی در درون کشور در میانه قرار دارد و البته آقای روحانی هم الان در این موقعیت قرار گرفته است؛ این چهره‌ها به جریان اصلاح طلب نزدیکی پیدا کرده اند و الان آنچه موجب واکنش‌ها، عصبانیت و ناراحتی صدا و سیما و نهادهای قدرت به ویژه درباره  آقای هاشمی شده است؛ همین بعد قضیه است.

به گزارش کمیته اطلاع رسانی حزب توسعه ملی ایرانی اسلامی، مرضیه آذرافزا، عضو حزب توسعه ملی در گفت و گو با عصرما با نزدیکی به سالگرد درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره رویکرد صدا و سیما طی سال‎های اخیر در قبال ایشان و تاکیدی که برخی رسانه ها درباره یکی بودن دولت هاشمی و روحانی و بیان این گزاره که «اگر دولت رئیسی را دولت سوم احمدی نژاد معرفی می‎کنید، دولت روحانی هم دولت بعدی هاشمی بوده است» گفت: درباره این گزاره ای که مطرح کردید به نظر من هم دولت آقای روحانی در مواردی جهت گیری هایی مشابه دولت آقای هاشمی داشته است. اول در حوزه اقتصاد و نوع نگاه به آن و اولویت دادن توسعه اقتصادی نسبت به توسعه سیاسی. چنانچه آقای هاشمی هم در دوران ریاست جمهوریش چنین نگاه و برنامه ای داشت البته سخن من به معنی انکار شکل گیری برخی زیرساخت‎های سیاسی در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی نیست بلکه صرفا بیان اولویت برنامه ها و نوع نگاه دولت بوده است. شاید علت شکل گیری جنبش دوم خرداد که در آن وجه سیاسی قدرتمندی داشت و مورد اقبال جامعه قرار گرفت همین بوده باشد. به عبارتی دوره او هم مانند دوره آقای روحانی توازنی بین برنامه‌های توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی نبود. یعنی دولت روحانی هم اولویتش به همین شکل بوده است؛ البته طرح چنین موضوعی برای دولت روحانی و دولت هاشمی از جانب نهادهای قدرت ما نباید چندان مساله ای باشد و حتی باید از آن راضی هم باشد.

آذرافزا افزود: آنچه در این بین درباره آقای هاشمی باید به آن اشاره کرد، این است که ایشان در نیروهای سیاسی در درون کشور در میانه قرار دارد و البته آقای روحانی هم الان در این موقعیت قرار گرفته است؛ این چهره‌ها به جریان اصلاح طلب نزدیکی پیدا کرده‌ و الان آنچه موجب واکنش‌ها، عصبانیت و ناراحتی صدا و سیما و نهادهای قدرت به ویژه درباره آقای هاشمی شده است؛ همین بعد قضیه است. در برنامه اصلی تمام تلاش این بود که دولت آقای خاتمی و عملکرد اصلاح طلبان در آن دوران را خراب کنند و درباره دولت آقای روحانی نیز آن را بی دستاورد نشان دهند. آنها همچنان از این می ترسند که ۴ سال آینده بر خلاف ۱۴۰۰ باردیگر مشارکت مردم بالا رود و موقعیتشان به خطر بیفتد. به طور کلی این سوءتبلیغاتی که در ابعاد گوناگون در پی گرفته اند و بیش از هر چیز با تخریب چهره شخصیت‎های جریان‌های مخالف خودشان به دنبال حفظ جایگاه خود و جلوگیری از بر هم خوردن آن هستند.

عضو حزب توسعه ملی در ادامه افزود: در این بین به اشکال گوناگون در تلاش هستند مشکلات کشور در ادوار گوناگون را به گردن جریان مخالفشان بیندازند که می‎توان گفت که هدف سیاسی و انتخاباتی است. آنها در تلاشند با این روند طی ۴ سال دوره رئیسی شرایط را به سمتی ببرند که با صندوق رای دولت بعدی را هم در اختیار بگیزند.چنانچه قطعا این نگرانی را درباره مجلس هم خواهند داشت و با این تلاش ها به دنبال جلوگیری از ورود جریان دیگر هستند.

آذرافزا در پاسخ به اینکه بارها از سوی خانواده آقای هاشمی درباره اختلافات میان اعضای دولت آقای روحانی با ایشان سخن به میان آمده است؛ در چنین شرایطی آیا باز هم می توان گفت این دو دولت شبیه هم بوده اند؟ گفت: اینکه من می گویم دولت آقای روحانی شبیه به دولت آقای هاشمی بوده است، منظور این نیست که از همه زوایا چنین ویژگی داشته باشد. سخن من این است که اگر بخواهیم دولت ها و جریانات سیاسی را دسته بندی کنیم و افراد را در این مقوله ارزیابی کنیم شبیه ترین فرد به آقای هاشمی در حوزه سیاست خارجی و برخی جوانب دیگر آقای روحانی است اما اینکه مجموعه دولت ایشان طوری رفتار می کردند که ممکن است خانواده آقای هاشمی هم راضی نباشند،مساله دیگری است. البته به نظر من حساسیت خانواده آقای هاشمی بر ایشان و عملکرد ایشان متعصبانه است و در برخی بخش ها بیش از واقعیتها درباره نقش و جایگاه ایشان اظهار نظر می کنند. از نگاه من هرگونه نگاه اغراق آمیز اشتباه است و این نوع نگاه نسبت به آقای هاشمی بسیار است به ویژه از طرف خود خانواده ایشان.

وی در ادامه افزود: اینکه خانواده آقای هاشمی به دولت آقای روحانی انتقاد داشته باشند با توجه به وضعیت پیش آمده طبیعی است؛ اما اینکه صدا وسیما در راستای تخریب این چهره ها تلاش می کند هم راستا سازی کند و به این موضوعات بپردازد، غرض‌های سیاسی، انتخاباتی دارد همان گونه که پیشتر به آن اشاره شد. آنها می‌خواهند میدان را به هر شکلی برای خود نگه دارند؛ هزینه بالای ردصلاحیت آقای هاشمی و بعد هم لاریجانی را حاضر شدند بپردازند؛ به گونه‌ای که آبرو و حیثیت انتخاباتی کشور را در انتخابات ۱۴۰۰ به نقطه خطرناک بی حیثتی رساندند. وقتی این همه هزینه برای به دست آوردن آن می کنند قطعا برای نگهداریش هم از هیچ تلاش و تبلیغاتی فروگذار نمی کنند. نقدهایی به دولت آقای روحانی وارد است و احتمالا اختلافاتی هم میان افراد و جریان ها با دولت وجود داشته است اما تبلیغاتی که به دنبال تخریب چهره ها و برجسته کردن اختلافات در رسانه ملی و در راستای تضعیف این افراد و جریان هاست انگیزه ای متفاوت دارد که به آن اشاره کردم.

این عضو حزب توسعه ملی درباره این تحلیل که برخی می گویند وضعیت فعلی کشور ادامه روند نظام از زمان دولت هاشمی است و در دولت خاتمی فقط یک وقفه در این میان رخ داده است؛ گفت: این اگری که مطرح می شود مسموع نیست، ضمن اینکه دوره آقای خاتمی هم نتیجه شرایط آن زمان بود. وقتی آقای خاتمی خود را کاندیدای انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری کرد در میان سیاستمداران کسی انتظار رای آوردن او را نداشت. آن زمان هم رقابتی به شدت نابرابر وجود داشت، در آن زمان هم یک طرف همه امکانات تبلیغاتی را در اختیار داشت و در طرف مقابل شخصی با دست خالی بود که شاید صرفا برای این آمده بود که آرای او بیانگر حضور و وجود این جریان در کشور باشد. پس بنابر این علت حضور ایشان بیشتر نگاه ملی ایشان و جریانی بود که بعدها اصلاح طلب نام گرفتند و به دنبال معتبر کردن نهاد انتخابات بودند و حتی آمده بودند ببازند و هزینه بدهند. اما چه اتفاق افتاد؟ آقای خاتمی سخنان و مواضعی را مطرح و بروز داد که جامعه به یکباره به این نتیجه رسید نیازش همین است. اگر به آن دوره بازگردیم حتی استدلالی نخواهیم داشت که آقای خاتمی نباید بیاید تا آقای ناطق نوری روی کار بیاید.

وی در ادامه افزود: این جریانی که آقای ناطق نوری را هم الان منزوی کرده است؛ از آن زمان به دنبال برنامه خود بوده است و الان هم همان را پیگیری می کند. البته این قضیه قابل توجه است که در آن زمان تهدیدهای نظامی متوجه ما بود، در شرایط تحریم دیپلماتیک بودیم و آقای ناطق نوری هم کسی نبود که اگر انتخاب می شد بتواند این تهدیدها را از سر کشور رفع کند. اصلا اگر آقای خاتمی نمی آمد مشارکت این چنین بالا نمی رفت. مساله دیگر اینکه جامعه نشان داد نسبت به عملکرد آقای هاشمی معترض است و تردیدی در آن وجود ندارد. نه خانواده ایشان نه دوستداران و هواداران ایشان نمی توانند این را انکار کنند. ۷۶ بعدی از اعتراضات مردم مرتبط با سیاست های اقتصادی و موارد دیگر بود. البته آن رفتار تخریبی که علیه آقای هاشمی بعد از دوم خرداد اتفاق افتاد نه موافقتی داشتم نه موافقتی نسبت به آن دارم. آقای هاشمی ، سیاستمدار کارکشته ای بود که نقاط ضعف و قوتی داشته است . آنچه مسلم است در پایان دولت ایشان هم جامعه ما کاملا در بحران قرار گرفته بود و دوم خرداد و شخص آقای خاتمی کشور را از بحران بیرون آورد. اگر منصف باشیم نمی توانیم این موضوعات را انکار کرد.

آذرافزا در پایان نسبت به تخریب چهرهای سیاسی از جمله آقای هاشمی در رسانه های مختلف به ویژه صداو سیما و میزان اثرگذاری آن در فضای سیاسی کشور گفت: ما متاسفانه در شرایط بسیار بدی از نظر فضای تبلیغاتی، سیاسی و رسانه ای هستیم به عبارتی از یک سو مخالفین جمهوری اسلامی تمام چهره ها و جریانات را تخریب می کنند زیرا  اساس نظام را هدف قرار داده اند و تفکیک هم نمی کنند از قضا براندازان و افراطیونی که می خواهند حتما جمهوری اسلامی فروپاشیده شود؛ از آقای خاتمی و مهندس موسوی بیش از سایرین متنفر هستند زیرا فکر می کنند این افراد در جامعه هنوز هم می توانند انگیزه هایی ایجاد کنند که این انگیزه ها موجب بقای جمهوری اسلامی بشود. در داخل هم هم سو با همین جریان تمام جریان سیاسی متفاوت از جریان حاکم یا بهتر بگوییم جریان خاص را مورد حمله قرار می دهند و تخریب می کنند و طی سال های اخیر اصولگرایان هم اضافه شده اند اگر بعد از جریان اصلاح طلب، طیف آقای هاشمی مورد تخریب قرار گرفته بود در سال های اخیر افرادی مانند آقای لاریجانی را به صراحت و شدت می زنند، معنیش این است که یا همه باید مثل ما بیاندیشند و عمل کنند یا نباشند. در این بین ما امکانات رسانه ای و فضای سومی نداریم؛ نه صدا و سیما، نه رسانه ای که قابلیت ارتباط با بدنه جامعه را داشته باشد. چندتا شبکه اجتماعی است که چهره ها در آنجا فعال هستند که اصلا قابل موازنه کردن نیست. از یک طرف من و تو، ایران اینترنشنال یا بی بی سی هستش و برخی شبکه هایی که شبانه روز علیه جمهوری اسلامی برنامه پخش می کنند و در تلاش هستند مغز جوانانمان را شستشو دهند در داخل هم صدا و سیما تمام چهره‌های بیرون از همان اقلیت خیلی خاص را می کوبد. در این جنگ نابرابر دوام آوردن بسیار دشوار است که هم ایمان می خواهد و هم سماجت و پایداری می خواهد.